سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اسراری از واقعه روز عاشورا

جناب آقای غلامعلی کریمی نقل کردند:
زمانی که آقای مجتهدی در قم بسر می‌بردند، دهه اول ماه محرم در منزلشان مراسم سوگواری و عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) برپا بود، یک روز عاشورا که در خدمتشان بودیم و بیرون اتاق در حیاط، مراسم عزاداری برقرار بود، یکمرتبه حالشان دگرگون شد و شروع به بیان صحنه‌ای از روز عاشورا نمودند و به طوری آن را مجسم کردند که هر روز عاشورا آن صحنه در نظرم آمده و هرگز آن را فراموش نمی‌کنم.
ایشان فرمودند:

 روز عاشورا صد و بیست و چهار هزار پیامبر و تمام اولیاء الهی صف کشیده بودند و پیامبر بزرگوار اسلام و حضرت مولا علی (علیه‌السلام) و حضرت زهراء (علیها‌السلام) و آقا امام حسن (علیه‌السلام) همه حاضر بودند و حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) را در آن معرکه تماشا می‌کردند، در آن موقع حضرت مولی علی (علیه‌السلام) در حالی که آستینهای مبارک را بالا زده بودند پیوسته به حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام)، اشاره می‌کردند و می‌فرمودند: حسین برو، فرزندم برو مأموریت را انجام بده.
ایشان می‌گفتند: می‌دانید چرا حضرت مولی (علیه‌السلام) به فرزندشان تأکید می‌فرمودند؟
چون خداوند متعال خبر این واقعه و این فدایی خودش را در تمام عوالم پخش کرده و وقوع این حادثه را برای تمام اولیائش بیان نموده بود، بخاطر اینکه مبادا بدائی حاصل شود و این اتفاق واقع نشود، حضرت مولا علی (علیه‌السلام) به آقا امام حسین (علیه‌السلام) می‌فرمودند، فرزندم حسین برو،

 اینجا بود که از شدت گریه کلام آقا قطع شد و صدای ضجه و شیون اهل مجلس در و دیوار خانه را به لرزه درآورده بود.

منبع: /www.salehin.com

 


نوشته شده در  سه شنبه 85/11/10ساعت  4:46 عصر  توسط قدرت الله علی زاده 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اسرار عاشورا
[عناوین آرشیوشده]